سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستی
 
قالب وبلاگ

 

 

 

زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر

من گرفتم تو نگیر


چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر


بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر


زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر


یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم


زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر


بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان


خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر


ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم


زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر


بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم


چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر


من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام


می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر


[ سه شنبه 92/8/28 ] [ 3:18 عصر ] [ mohsen ] [ نظر ]

شرط شیعه واقعی بودن!!

 امام صادق علیه السلام : کَذِبَ‏ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شیعَتِنا وَ هُوَ مُتَمَسِّکٌ بِعُرْوَةِ غَیْرِنا.

امام صادق علیه السلام فرمود :دروغ مى ‏گوید کسى که گمان مى‏ کند شیعه‏ ما است، ولى به ریسمان غیر ما، چنگ زده است.


[ یکشنبه 92/8/26 ] [ 7:55 صبح ] [ mohsen ] [ نظر ]

عاشورای حسینی قریب 1400 سال پیش برای زنده نگه داشتن اسلام، برپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله و مبارزه بین حق و باطل پیش آمد. واقعه عاشورا زمانی رخ داد که سبک زندگی اسلامی، رو به فراموشی بود.

 


 

بارگاه امام حسین (ع)

 

امام خمینی (ره) فرمودند «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». انقلاب اسلامی به عنوان بزرگ‌ترین انقلاب قرن بیستم، تنها یک تحول سیاسی و تغییر نظام حکومتی نبود، بلکه تحولی اساسی در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان بوده است. انقلابی که با فرهنگ عاشورایی آغاز شده و همچنان با زنده نگه داشتن نام عاشورا و فرهنگ متعالی آن، پابرجا و مقتدر خواهد ماند.

عاشورای حسینی قریب 1400 سال پیش برای زنده نگه داشتن اسلام، برپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله و مبارزه بین حق و باطل پیش آمد. عاشورا بعد از انقلاب الهی و وحدانی حضرت محمد (ص) در عربستان، درست زمانی که سبک زندگی مردم از شاخصه‌های اصلی اسلام به سوی تجمل، مادی گرایی، قدرت طلبی ... پیش می‌رفت رخ داد تا همیشه تاریخ، پیروان دین مبین اسلام برای شناخت حق از باطل، انتخاب نوع و سبک زندگی، درک مفاهیمی چون ایثار، صبر، روایت‌گری، الگویی بی بدیل و فرا زمانی داشته باشند.

اگر عاشورا را صرفاً یک رخداد نپنداریم و به آن به صورت یک فرهنگ متعالی نگاه کنیم، خواهیم دید که از عمق وجود این فرهنگ می‌توانیم به «سبک زندگی عاشورایی» برسیم؛ سبکی که در آن شاخصه‌هایی چون شناخت حق از باطل، ارجح کردن مرگ با عزت، بر زندگی با خفت، زیر بار حرف ناحق نرفتن، ایثار، بصیرت، حجاب و عفاف، اطاعت از ولایت و ولایتمداری و تسلیم بودن در برابر خواست خدا، جوانمردی و اخلاص دیده می‌شود.

اکنون هم اگر از دریچه‌ای دیگر به دنیای امروزی برگردیم و انقلاب اسلامی را در قرن بیستم، بزرگ‌ترین انقلاب وحدانی برگرفته از فرهنگ عاشورایی بدانیم، متوجه این مطلب خواهیم شد که چه بخواهیم و چه نخواهیم، سبک زندگی و نوع نگاه مردم با دوران اولیه انقلاب و شاخصه‌های یک جامعه اسلامی، فاصله‌ها گرفته است و باید بار دیگر، عاشورایی عمل کنیم تا بتوانیم ویژگی‌های یک کشور انقلابی با مردمی مسلمان را احیا کنیم.

الف) تجمل گرایی

در زندگی روزمره ما، تجمل گرایی و مادی‌نگری در مفاهیمی چون اسراف، چشم و هم‌چشمی، بی‌بند و باری، مبارزه با امر به معروف و نهی از منکر، نادیده گرفتن ارزش‌های معنوی بر ارزش‌های ظاهری و متأسفانه در برخی از مواقع، دین‌گریزی دیده می‌شود.

این موارد حتی در مناسک و مراسم معنوی و مذهبی ما رخ می‌نماید. یکی از این مراسم که در آن بریز و بپاش‌های بی حد و اندازه دیده می‌شود، دهه‌های عزای حسینی است. گواه این مدعا را می‌توانیم در دهه اول که شور و انگیزه‌ها برای برپایی هیئت‌ها و پذیرایی از هیئتیان بیشتر است دید. از اسراف که بگذریم، تغییرات غیر اسلامی در نوع پوشش و آرایش بانوان و تغییرات شگرف و بدعت‌های عجیب در مراسم و نوحه‌های حسینی، نمود بارزی دارد.

متأسفانه هفته‌های تقویم را غافل از ویژگی‌های فرهنگ عاشورایی می‌گذرانیم و در دهه محرم، آگاهانه آن را نادیده می‌گیریم. ده روز اول ماه محرم اگر در خیابان‌ها تردد کنید، گاهاً در هر گذر، شاهد دور ریخته شدن انواع غذاها هستیم.

ب) مادی گرایی و دنیاطلبی

در معابر و خیابان‌ها، عبور و مرور مردمانی را به نظاره می‌نشینیم که بهترین و شیک‌ترین البسه‌ها را بر تن دارند و گویی که برای جلوه‌گری و نه برای عزاداری به خیابان‌ها آمده‌اند و روزهای قبل از ماه محرم را به خرید انواع شال‌ها و لیاس‌های عزا پرداخته‌اند و تمام این‌ها، نماد اسراف و تجمل‌گرایی است.

غافل از اینکه حسین بن علی (ع)، در میدان مبارزه‌ای که اینک ما سالیان سال است یاد و خاطره آن را پاس می‌داریم، با چه نگاه متعالی، لباس جنگ برتن کرد و برای حفظ ماندن از دست درازی نامردمان، کهنه‌ترین البسه‌ها را بر تن کرد! آری؛ صاحب این عزاداری و خانه‌های عزا، حتی کفن نداشت و ما در مراسمش به مهمانی جلوه‌ها می‌رویم!

پ) رنگ باختن حیا و حجاب در جامعه، حتی در عزای حسین (ع)!

حضور نامتعارف بانوان بد حجاب در مراسم عزای حسینی در خیابان‌ها دیگر جای اعتراض ندارد که باید چون معضلی آسیب‌شناسی شود. جایی که بانوی حاضر در کربلا هنگام خروج از خانه، در حیطه غیرت برادرانش، خیابان‌ها را طی می‌کرد؛ چه محلی از اعراب دارد که اکنون مدعیان زینب‌مدار کسانی که در عزای او شریک و بر مصیبتش اشک می‌ریزند، با بدعتی عجیب در نوع پوشش و آرایش‌های مخصوص عزا، قدم در خیابان می‌گذارند.

نوحه، محرم، امام حسین

 

آیا آقای ما مهدی موعود (عج) بر مصیبت عمه بزرگوارش اشک نمی‌ریزد؟ این حجاب فاطمی است که برخی از بانوان ما در عزای حسینی دارند!؟ یا عزت و شرافت زینبی است که آن‌ها را این‌گونه در خیابان‌ها در کنار صف عزاداران عاشورا چنان قرار می‌دهد که خواه و ناخواه عرصه گناه و معصیت را برای مردان فراهم می‌کنند؟

آیا زینب (س) در عزای برادرش، محفل‌های عزاداری و ذکر مصیبت در خانه‌ها برپا نکرد!؟ بد حجابی، آرایش، حضور در خیابان‌ها در شلوغ‌ترین روزها و ... بدعتی است که نمی‌توان گفت به تازگی، بلکه باید عنوان کرد چند دهه‌ای است که در مراسم عزاداری‌ها دیده می‌شود.

ج) گم شدن مصادیق حق و گرفتن جانب ناحق!

متأسفانه در این ایام برای رسیدن به آنچه می‌خواهیم در برپایی بی‌نظیر هیئت، چه حق‌هایی که ناحق نمی‌کنیم و چه حرف‌هایی که می‌زنیم و چه بدعت‌هایی که ایجاد می‌کنیم؛ در حالی که امام حسین (علیه‌السلام) قیام کرد تا حق، ناحق نشود.

گویی فراموش می‌کنیم که عاشورا، تابلوی بی‌نظیر محبت بود و بس. در واقع، عاشورا تبلور سبک زندگی محبت‌محورانه نسبت به اطرافیان و نزدیکان بوده است که نمادهای آن را می‌توانیم در احترام به بزرگ‌تر و پیشی نگرفتن اصحاب و اهل بیت از امام (ع) اشاره کرد؛ اما متأسفانه برای بزرگداشت مقامی که مهر و محبت و انسان‌دوستی، سر لوحه رفتار و گذشت اخلاق کریم خاندانش بود، چه دل‌ها که می‌شکنیم و چه حرمت‌ها که ندیده می‌گیریم.

چ) کم توجهی به نماز جماعت و اقامه اول وقت نماز

کمی از محرم فاصله بگیریم، چه سخت است که بگوییم: در جامعه اسلامی، گاهی فراموش می‌کنیم که هدف از خلقت انسان، ذکر پروردگار و عبادت او بوده است. تمام کارها را انجام می‌دهیم و با خیالی راحت، به نماز و عبادت می بپردازیم؛ اما فرهنگ عاشورایی به ما یاد می‌دهد در میدان مبارزه، آنجا که برای زنده ماندن می‌جنگی، به همه چیز بگو «اول نماز، بعد کار»؛‌ که خوشبختانه نماز ظهر عاشورا، تداعی کننده این فرهنگ است که باید گسترش یابد. اگر «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را قلباً قبول داریم، باید این نمازهای ظهر عاشورا را به تمام نمازهای یومیه تعمیم داده و هر روز، نمازی عاشورایی برپا کنیم.

ح) احترام به بزرگ‌تر و رعایت حال کوچک‌تر

احترام به اعضای خانواده، مخصوصاً کوچک‌ترها و دختران خانواده، حفظ شأن و مرتبت بانوان را در هیاهوی عاشورای حسینی می‌توان به بهترین صورت ممکن دید. این در حالی است که در خانواده‌های ما، هنوز در لحظه‌های خاص، برای کودکان نه تنها محلی از احترام قائل نمی‌شویم که حتی با برخوردهای نادرست، در نهادشان تأثیرات منفی را باقی می‌گذاریم.

خ) سهم‌بندی برای ایثار، ایثارگران شناسنامه‌دار

ایثار برایمان مفهومی است که فقط در خصوص برخی از افراد، به فعل تبدیل می‌شود و گاهاً با نگاهی متفاوت به ایثارگران می‌نگریم، گویی آن‌ها تافته‌ای جدا بافته هستند و ما فاقد ملزومات لازم برای رسیدن به آن بزرگوارانیم. در حالی که ایثار و فداکاری در فرهنگ عاشورایی، حد و مرزی ندارد و سن و سال مشخص و آیین و مذهب خاصی را در بر نمی‌گیرد. نوزاد شش ماه به آن اندازه ایثار را معنی می‌کند که حبیب ابن مظاهر و اولاد امام حسین (ع)، تبلوری از ایثار را به نمایش می‌گذارند که سایر لشکر خوبان؛ و در این میان، فقط در یک مورد رقابت دارند، آن هم تقدم بر ایثار است که این خود‌، نکته‌ای ناب به شمار می‌آید؛ چرا که ایثار یعنی دیگران را بر خود ارجح داشتند و درپارادوکسی زیبا، در ایثارگری، نقض این قانون، مفهوم دیگری دارد!

نوحه، محرم، امام حسین

 

د) کم‌طاقتی و گردن‌کشی برای خدا

صبر بر مصیبت را حضرت زینب(س) به زیباترین صورت ممکن معنا بخشید. صبر یعنی آنچه از سمت خدا می‌آید، آنقدر زیبا باشد و چشم نواز است که جای هیچ بحثی را باقی نمی‌گذارد.

اما متأسفانه ما با وجود اسوه‌های حسنه‌ای چون زینب کبری (س) در بیشتر مواقع، برای خدا جای بندگی، گردن‌کشی می‌کنیم و حتی در عبادت و خواستن حاجت، رعایت ادب را نگه نمی‌داریم.

 

م) کاروان حسینی، نخستین مدرسان روضه‌خوان و مرثیه ساز واقعه عاشورا

زینب (سلام‌الله) در کنار صبر، روایتگری را به احسن‌ترین صورت ممکن به ما آموخت تا بدانیم در یادآوری و مرور واقعه عاشورا و واقعه‌های برگرفته از فرهنگ عاشورایی، چگونه عمل کنیم و چگونه قهرمانان عرصه دفاع از حق را معرفی کنیم؛ کاری که مداحان و ذاکرین اهل بیت باید بیاموزند.

ن) فرهنگ نامه عاشورا، صفحات پایانی ندارد

و از فرهنگ عاشورا هر چه بگوییم کم است و هر چه بنگاریم باز کلمات قاصرند؛ به هر حال امام حسین (ع) اسوه کامل و الگوهای همه‌جانبه برای زندگی فردی، اجتماعی و روش‌های اخلاقی، عبادی-سیاسی امت اسلامی است و در این زمانه که نیاز به بازسازی‌ ایمانی و فرهنگی داریم، توجه به ابعاد مختلف وجودی این امام همام، ضروری به نظر می‌رسد. اگر به جایی برسیم که چون امام سوم شیعیان، زندگی کردنمان برای رضای خدا باشد، می‌توانیم بگوییم که خواست پیر فرزانه انقلاب را در زنده نگه داشتن اسلام با محرم و صفر، برآورده کرده‌ایم؛ چرا که سبک زندگی عاشورایی، الگو و معیاری برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی است.

عاشورای حسینی قریب 1400 سال پیش برای زنده نگه داشتن اسلام، برپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله و مبارزه بین حق و باطل پیش آمد. واقعه عاشورا زمانی رخ داد که سبک زندگی اسلامی، رو به فراموشی بود.

 


 

بارگاه امام حسین (ع)

 

امام خمینی (ره) فرمودند «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». انقلاب اسلامی به عنوان بزرگ‌ترین انقلاب قرن بیستم، تنها یک تحول سیاسی و تغییر نظام حکومتی نبود، بلکه تحولی اساسی در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان بوده است. انقلابی که با فرهنگ عاشورایی آغاز شده و همچنان با زنده نگه داشتن نام عاشورا و فرهنگ متعالی آن، پابرجا و مقتدر خواهد ماند.

عاشورای حسینی قریب 1400 سال پیش برای زنده نگه داشتن اسلام، برپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله و مبارزه بین حق و باطل پیش آمد. عاشورا بعد از انقلاب الهی و وحدانی حضرت محمد (ص) در عربستان، درست زمانی که سبک زندگی مردم از شاخصه‌های اصلی اسلام به سوی تجمل، مادی گرایی، قدرت طلبی ... پیش می‌رفت رخ داد تا همیشه تاریخ، پیروان دین مبین اسلام برای شناخت حق از باطل، انتخاب نوع و سبک زندگی، درک مفاهیمی چون ایثار، صبر، روایت‌گری، الگویی بی بدیل و فرا زمانی داشته باشند.

اگر عاشورا را صرفاً یک رخداد نپنداریم و به آن به صورت یک فرهنگ متعالی نگاه کنیم، خواهیم دید که از عمق وجود این فرهنگ می‌توانیم به «سبک زندگی عاشورایی» برسیم؛ سبکی که در آن شاخصه‌هایی چون شناخت حق از باطل، ارجح کردن مرگ با عزت، بر زندگی با خفت، زیر بار حرف ناحق نرفتن، ایثار، بصیرت، حجاب و عفاف، اطاعت از ولایت و ولایتمداری و تسلیم بودن در برابر خواست خدا، جوانمردی و اخلاص دیده می‌شود.

اکنون هم اگر از دریچه‌ای دیگر به دنیای امروزی برگردیم و انقلاب اسلامی را در قرن بیستم، بزرگ‌ترین انقلاب وحدانی برگرفته از فرهنگ عاشورایی بدانیم، متوجه این مطلب خواهیم شد که چه بخواهیم و چه نخواهیم، سبک زندگی و نوع نگاه مردم با دوران اولیه انقلاب و شاخصه‌های یک جامعه اسلامی، فاصله‌ها گرفته است و باید بار دیگر، عاشورایی عمل کنیم تا بتوانیم ویژگی‌های یک کشور انقلابی با مردمی مسلمان را احیا کنیم.

الف) تجمل گرایی

در زندگی روزمره ما، تجمل گرایی و مادی‌نگری در مفاهیمی چون اسراف، چشم و هم‌چشمی، بی‌بند و باری، مبارزه با امر به معروف و نهی از منکر، نادیده گرفتن ارزش‌های معنوی بر ارزش‌های ظاهری و متأسفانه در برخی از مواقع، دین‌گریزی دیده می‌شود.

این موارد حتی در مناسک و مراسم معنوی و مذهبی ما رخ می‌نماید. یکی از این مراسم که در آن بریز و بپاش‌های بی حد و اندازه دیده می‌شود، دهه‌های عزای حسینی است. گواه این مدعا را می‌توانیم در دهه اول که شور و انگیزه‌ها برای برپایی هیئت‌ها و پذیرایی از هیئتیان بیشتر است دید. از اسراف که بگذریم، تغییرات غیر اسلامی در نوع پوشش و آرایش بانوان و تغییرات شگرف و بدعت‌های عجیب در مراسم و نوحه‌های حسینی، نمود بارزی دارد.

متأسفانه هفته‌های تقویم را غافل از ویژگی‌های فرهنگ عاشورایی می‌گذرانیم و در دهه محرم، آگاهانه آن را نادیده می‌گیریم. ده روز اول ماه محرم اگر در خیابان‌ها تردد کنید، گاهاً در هر گذر، شاهد دور ریخته شدن انواع غذاها هستیم.

ب) مادی گرایی و دنیاطلبی

در معابر و خیابان‌ها، عبور و مرور مردمانی را به نظاره می‌نشینیم که بهترین و شیک‌ترین البسه‌ها را بر تن دارند و گویی که برای جلوه‌گری و نه برای عزاداری به خیابان‌ها آمده‌اند و روزهای قبل از ماه محرم را به خرید انواع شال‌ها و لیاس‌های عزا پرداخته‌اند و تمام این‌ها، نماد اسراف و تجمل‌گرایی است.

غافل از اینکه حسین بن علی (ع)، در میدان مبارزه‌ای که اینک ما سالیان سال است یاد و خاطره آن را پاس می‌داریم، با چه نگاه متعالی، لباس جنگ برتن کرد و برای حفظ ماندن از دست درازی نامردمان، کهنه‌ترین البسه‌ها را بر تن کرد! آری؛ صاحب این عزاداری و خانه‌های عزا، حتی کفن نداشت و ما در مراسمش به مهمانی جلوه‌ها می‌رویم!

پ) رنگ باختن حیا و حجاب در جامعه، حتی در عزای حسین (ع)!

حضور نامتعارف بانوان بد حجاب در مراسم عزای حسینی در خیابان‌ها دیگر جای اعتراض ندارد که باید چون معضلی آسیب‌شناسی شود. جایی که بانوی حاضر در کربلا هنگام خروج از خانه، در حیطه غیرت برادرانش، خیابان‌ها را طی می‌کرد؛ چه محلی از اعراب دارد که اکنون مدعیان زینب‌مدار کسانی که در عزای او شریک و بر مصیبتش اشک می‌ریزند، با بدعتی عجیب در نوع پوشش و آرایش‌های مخصوص عزا، قدم در خیابان می‌گذارند.

نوحه، محرم، امام حسین

 

آیا آقای ما مهدی موعود (عج) بر مصیبت عمه بزرگوارش اشک نمی‌ریزد؟ این حجاب فاطمی است که برخی از بانوان ما در عزای حسینی دارند!؟ یا عزت و شرافت زینبی است که آن‌ها را این‌گونه در خیابان‌ها در کنار صف عزاداران عاشورا چنان قرار می‌دهد که خواه و ناخواه عرصه گناه و معصیت را برای مردان فراهم می‌کنند؟

آیا زینب (س) در عزای برادرش، محفل‌های عزاداری و ذکر مصیبت در خانه‌ها برپا نکرد!؟ بد حجابی، آرایش، حضور در خیابان‌ها در شلوغ‌ترین روزها و ... بدعتی است که نمی‌توان گفت به تازگی، بلکه باید عنوان کرد چند دهه‌ای است که در مراسم عزاداری‌ها دیده می‌شود.

ج) گم شدن مصادیق حق و گرفتن جانب ناحق!

متأسفانه در این ایام برای رسیدن به آنچه می‌خواهیم در برپایی بی‌نظیر هیئت، چه حق‌هایی که ناحق نمی‌کنیم و چه حرف‌هایی که می‌زنیم و چه بدعت‌هایی که ایجاد می‌کنیم؛ در حالی که امام حسین (علیه‌السلام) قیام کرد تا حق، ناحق نشود.

گویی فراموش می‌کنیم که عاشورا، تابلوی بی‌نظیر محبت بود و بس. در واقع، عاشورا تبلور سبک زندگی محبت‌محورانه نسبت به اطرافیان و نزدیکان بوده است که نمادهای آن را می‌توانیم در احترام به بزرگ‌تر و پیشی نگرفتن اصحاب و اهل بیت از امام (ع) اشاره کرد؛ اما متأسفانه برای بزرگداشت مقامی که مهر و محبت و انسان‌دوستی، سر لوحه رفتار و گذشت اخلاق کریم خاندانش بود، چه دل‌ها که می‌شکنیم و چه حرمت‌ها که ندیده می‌گیریم.

چ) کم توجهی به نماز جماعت و اقامه اول وقت نماز

کمی از محرم فاصله بگیریم، چه سخت است که بگوییم: در جامعه اسلامی، گاهی فراموش می‌کنیم که هدف از خلقت انسان، ذکر پروردگار و عبادت او بوده است. تمام کارها را انجام می‌دهیم و با خیالی راحت، به نماز و عبادت می بپردازیم؛ اما فرهنگ عاشورایی به ما یاد می‌دهد در میدان مبارزه، آنجا که برای زنده ماندن می‌جنگی، به همه چیز بگو «اول نماز، بعد کار»؛‌ که خوشبختانه نماز ظهر عاشورا، تداعی کننده این فرهنگ است که باید گسترش یابد. اگر «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را قلباً قبول داریم، باید این نمازهای ظهر عاشورا را به تمام نمازهای یومیه تعمیم داده و هر روز، نمازی عاشورایی برپا کنیم.

ح) احترام به بزرگ‌تر و رعایت حال کوچک‌تر

احترام به اعضای خانواده، مخصوصاً کوچک‌ترها و دختران خانواده، حفظ شأن و مرتبت بانوان را در هیاهوی عاشورای حسینی می‌توان به بهترین صورت ممکن دید. این در حالی است که در خانواده‌های ما، هنوز در لحظه‌های خاص، برای کودکان نه تنها محلی از احترام قائل نمی‌شویم که حتی با برخوردهای نادرست، در نهادشان تأثیرات منفی را باقی می‌گذاریم.

خ) سهم‌بندی برای ایثار، ایثارگران شناسنامه‌دار

ایثار برایمان مفهومی است که فقط در خصوص برخی از افراد، به فعل تبدیل می‌شود و گاهاً با نگاهی متفاوت به ایثارگران می‌نگریم، گویی آن‌ها تافته‌ای جدا بافته هستند و ما فاقد ملزومات لازم برای رسیدن به آن بزرگوارانیم. در حالی که ایثار و فداکاری در فرهنگ عاشورایی، حد و مرزی ندارد و سن و سال مشخص و آیین و مذهب خاصی را در بر نمی‌گیرد. نوزاد شش ماه به آن اندازه ایثار را معنی می‌کند که حبیب ابن مظاهر و اولاد امام حسین (ع)، تبلوری از ایثار را به نمایش می‌گذارند که سایر لشکر خوبان؛ و در این میان، فقط در یک مورد رقابت دارند، آن هم تقدم بر ایثار است که این خود‌، نکته‌ای ناب به شمار می‌آید؛ چرا که ایثار یعنی دیگران را بر خود ارجح داشتند و درپارادوکسی زیبا، در ایثارگری، نقض این قانون، مفهوم دیگری دارد!

نوحه، محرم، امام حسین

 

د) کم‌طاقتی و گردن‌کشی برای خدا

صبر بر مصیبت را حضرت زینب(س) به زیباترین صورت ممکن معنا بخشید. صبر یعنی آنچه از سمت خدا می‌آید، آنقدر زیبا باشد و چشم نواز است که جای هیچ بحثی را باقی نمی‌گذارد.

اما متأسفانه ما با وجود اسوه‌های حسنه‌ای چون زینب کبری (س) در بیشتر مواقع، برای خدا جای بندگی، گردن‌کشی می‌کنیم و حتی در عبادت و خواستن حاجت، رعایت ادب را نگه نمی‌داریم.

 

م) کاروان حسینی، نخستین مدرسان روضه‌خوان و مرثیه ساز واقعه عاشورا

زینب (سلام‌الله) در کنار صبر، روایتگری را به احسن‌ترین صورت ممکن به ما آموخت تا بدانیم در یادآوری و مرور واقعه عاشورا و واقعه‌های برگرفته از فرهنگ عاشورایی، چگونه عمل کنیم و چگونه قهرمانان عرصه دفاع از حق را معرفی کنیم؛ کاری که مداحان و ذاکرین اهل بیت باید بیاموزند.

ن) فرهنگ نامه عاشورا، صفحات پایانی ندارد

و از فرهنگ عاشورا هر چه بگوییم کم است و هر چه بنگاریم باز کلمات قاصرند؛ به هر حال امام حسین (ع) اسوه کامل و الگوهای همه‌جانبه برای زندگی فردی، اجتماعی و روش‌های اخلاقی، عبادی-سیاسی امت اسلامی است و در این زمانه که نیاز به بازسازی‌ ایمانی و فرهنگی داریم، توجه به ابعاد مختلف وجودی این امام همام، ضروری به نظر می‌رسد. اگر به جایی برسیم که چون امام سوم شیعیان، زندگی کردنمان برای رضای خدا باشد، می‌توانیم بگوییم که خواست پیر فرزانه انقلاب را در زنده نگه داشتن اسلام با محرم و صفر، برآورده کرده‌ایم؛ چرا که سبک زندگی عاشورایی، الگو و معیاری برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی است.


[ یکشنبه 92/8/26 ] [ 7:35 صبح ] [ mohsen ] [ نظر ]

 

 

ضمن تسلیت به مناسبت  ماه محرم؛ ماه حزن و عزای اهلبیت(ع) در سوگ شهادت امام حسین(ع) و اولاد و اصحابش؛ سه مطلب را تقدیم می‌‌کنم:

امام حسین + ‌شهادت امام حسین

  • چرا ماه محرم، ماه عزای اهل بیت(ع) است؟
  • حدیث بسیار مهم ریّان بن شبیب از امام رضا(ع) در روز اول محرم
  • شعری سوزناک در سوگ اباعبدالله الحسین(ع)

 

امام حسین + ‌شهادت امام حسین

چرا ماه محرم ماه عزای اهل بیت(ع) است؟ 

 

 

یکی از سؤالاتی که ممکن است برای شما پیش آمده باشد یا شنیده باشید این است که چرا با اینکه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و سایر معصومین هم شهید شدند، اما امام حسین(ع) به این درجه رسید؟ و چرا تمام انبیاء و اوصیاء برای او گریه کردند؟ و چرا ماه محرم ماه عزای اهلبیت اعلام شد؟ و چرا در عزای امام حسین(ع) آسمان خون گریست و زیر هر سنگ که نگاه کردند خون دیدند؟

امام صادق(ع) جواب این سؤال را در ضمن روایتی بیان فرموده‌‌اند.

شخصی به نام عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق(علیه السلام) سوال کرد: یابن رسول الله! چرا روز مصیبت شما روز عاشورا و ماه محرم است؟

چرا شما می‌‌فرمایید این روز روز مصیبت است؟[در زیارت عاشورا آمده «أعظم المصیبة»] چرا روز عاشورا أعظم المصیبة است؟ با اینکه پیغمبر، حضرت زهرا، امیرالمؤمنین و امام حسن(صلوات الله علیهم)، قبل از امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیدند؟

امام صادق(علیه السلام) فرمودند:

وقتی که هر یک از این ذوات مقدسه از دنیا رفتند، آن دیگری باقی بود.

امام(ع) فرمودند: شما می‌‌دانید که این پنج نفر، اصحاب کساء هستند(همان واقعه معروف معروف کساء). خصوصیت اصحاب کساء این است که گرامی‌‌ترین افراد نزد خدا هستند واین اصحاب؛ علت خلقت ماسوی الله(همه چیز جز خدا) هستند.

در حدیث کساء خوانده‌‌ایم خدا می‌فرماید: «إنّی مَا خَلَقتُ سَمَاءً مَبنِیَّة وَ لا أرضَاً مَدحِیَّة»؛ نه آسمانی را بنا کردم و نه زمینی را پهن کردم مگر به واسطه فیض وجود اینها.

پس این پنج ذات مقدس، علت ایجاد و خلقت هستند.

بعد امام(علیه السلام) می‌‌فرماید: وقتی که پیغمبر(ص) از دنیا رفت، آن چهار نفر از اهل کساء در قید حیات بودند، تسلی بخش مردم بودند. ملجأ و پناه مردم بودند.

وقتی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به شهادت رسیدند، سه نفر باقیمانده تسلی بخش مردم بودند.

وقتی امیرالمؤمنین(ع) شهید شد، وجود نازنین امام حسن و حسین(علیهما السلام) تسلی بخش مردم بودند.

و اما زمانی که حضرت امام حسن(ع) به شهادت رسید، ثقل خلقت، وجود نازنین حضرت سیدالشهدا(ع) بود. یک نفر از اهل کساء باقی ماند.

اما زمانی که «فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ(ع) لَمْ یَکُنْ بَقِیَ مِنْ أَهْلِ الْکِسَاءِ أَحَدٌ لِلنَّاس‏»؛ اما زمانی که وجود نازنین حضرت سیدالشهدا(ع) به شهادت رسید، از اصحاب کساء کسی برای مردم باقی نماند.

یعنی امام صادق(علیه السلام) تمام خلقت را برمی گرداند به اصحاب کساء و ثقل اصحاب کساء؛ آخرین نفر و حضرت سیدالشهدا(ع) هستند.

«فَکَانَ ذَهَابُهُ کَذَهَابِ جَمِیعِهِمْ کَمَا کَانَ بَقَاؤُهُ کَبَقَاءِ جَمِیعِهِم‏»؛ پس رفتن حسین بن علی(علیه السلام) مثل این است که همه‌‌ی آنها رفتند. همانطور که باقی ماندن امام حسین(علیه السلام) مثل بقای همه‌‌ی آن چهار نفر بود. «فَلِذَلِکَ صَارَ یَوْمُهُ أَعْظَمَ مُصِیبَة»؛

پس از این جهت ماه محرم؛ ماه عزای اهل بیت است و روز عاشورا؛ «أعظم المصائب» برای اهل بیت است.

امام حسین + ‌شهادت امام حسین

کلام امام رضا(ع) در مورد شهادت امام حسین(ع) و تذکر چند مطلب مهم

عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا(ع) فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.

فَقَالَ لِی یَا ابْنَ شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟ فَقُلْتُ لَا.

فَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا(ع) رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏. فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا(ع).

ثُمَّ قَالَ: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَى یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا(ص) لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً.

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ.

یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ(ع) أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی(ص) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ.

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ(ع) حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً.

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ(ع).

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ(ص) فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ.

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ(ع) فَقُلْ مَتَى مَا ذَکَرْتَهُ «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»

یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا، فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة»؛(أمالی الصدوق:130)

رَیَّان بن شبیب می‌‌گوید:

روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم. بمن فرمود: اى پسر شبیب روزه‌‌‏اى؟ گفتم: نه.

فرمود: امروز روزیست که حضرت زکریا به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا از پیش خود نژاد پاکى به من هدیه کن، زیرا تو شنواى دعائى. خدا دعایش را اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیى بشارت می‌‌دهد. هر که این روز را روزه بدارد و سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا مستجاب کند، چنان که براى زکریا مستجاب کرد.

سپس فرمود: اى پسر شبیب! به راستى محرم همان ماهى است که مردم زمان جاهلیت در زمان گذشته ظلم‏ و قتال را بخاطر احترامش در آن حرام مى‏‌‌دانستند و این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیغمبرش را، در این ماه ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و اموالش را غارت کردند. خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد.

اى پسر شبیب! اگر خواستی براى چیزى گریه کنی، براى حسین(ع) گریه کن، که همانند گوسفند سرش را بریدند و هیجده نفر از خاندانش با او کشته شد، افرادی که روى زمین مانندى نداشتند و آسمانهاى هفت‏گانه و زمین براى کشته شدنش گریستند و چهار هزار فرشته براى یاریش بزمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک آلود باشند، تا قائم(ع) ظهور کند و یاریش کند و شعار آنها «یا لثارات الحسین» است.

اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدش(ع) برایم نقل کرد: که چون جدم حسین(ع) کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید.

اى پسر شبیب! اگر بر حسین گریه کنى تا اشک بر گونه‏‌‌هایت روان شود، خداوند متعال هر گناهى کردى بیامرزد، کوچک یا بزرگ، کم یا زیاد.

اى پسر شبیب! اگر می‌‌خواهى خدا را در حالی ملاقات کنی که گناهى نداشته باشى، حسین(ع) را زیارت کن.

اى پسر شبیب! اگر می‌‌خواهى در غرفه‏‌‌هاى بهشتی با پیغمبر(ص) ساکن شوى، بر قاتلان حسین(ع) لعنت کن.

اى پسر شبیب! اگر می‌‌خواهى ثواب اصحاب و شهدای کربلا را دریابى، هر وقت یاد آنها افتادى بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما»؛ کاش با آنها بودم و به فوز عظیمى مى‏رسیدم.

اى پسر شبیب! اگر می‌‌خواهى با ما در درجات والای بهشت باشى، در غم و اندوه ما محزون باش و در شادى ما شاد باش، و همراه با ولایت ما باش، که اگر شخصی سنگى را دوست بدارد، خداوند روز قیامت با آن‏ محشورش می‌‌کند.

نتیجه روایت:

گریه بر امام حسین(ع) <<<< آمرزش گناهان

زیارت امام حسین(ع) <<<<  ملاقات خدا در حال پاکی از تمام گناهان

لعنت بر قاتلان امام حسین(ع) <<<< همنشینی با پیامبر خدا(ص) در بهشت

ذکر «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما» <<<< ثواب شهدای کربلا

ولایت اهلبیت وهمفکر بودن با اهلبیت(ع) <<<< همنشینی با اهلبیت(ع) در بهشت

امام حسین + ‌شهادت امام حسین

شعری زیبا در سوگ اباعبدالله الحسین(ع)

در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین *** در هر عزای دل شکنی فَابکِ لِلحُسَین

در خیمه‌ی مراثی و اندوه اهل بیت *** قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین

در مکتب ارادت ابن شبیب ها *** هم ناله با أبا الحسنی فَابکِ لِلحُسَین

إن کُنتَ باکیاً لِمُصابٍ کَالأنبیاء *** فِی الإبتلاءِ و الحَزن ِ فَابکِ لِلحُسَین

شب های جمعه مثل ملائک میان عرش *** با بوی سیب پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین

در تند باد حادثه ای گر کبود شد *** بال نحیف یاسمنی فَابکِ لِلحُسَین

دیدی اگر میان هیاهوی تشنگی *** طفلی و لب به هم زدنی! فَابکِ لِلحُسَین

لب تشنه جان سپرد اگر عاشقی غریب *** یا روی خاک ماند تنی فَابکِ لِلحُسَین

گرم طواف، نیزه و شمشیر و تیرها *** دور شهید بی کفنی فَابکِ لِلحُسَین

در لحظه‌ی تلاوت قرآن که دیده است؟ *** غرق به خون شود دهنی فَابکِ لِلحُسَین

با نعل تازه جای دگر غیر کربلا *** تشییع شد مگر بدنی؟ فَابکِ لِلحُسَین

رحمی نکرده اند در آن غارت غریب *** حتی به کهنه پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین

شب های جمعه دور و بر قتلگاه عشق *** با ناله‌ی کبود زنی فَابکِ لِلحُسَین

برگرفته از هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها


[ دوشنبه 92/8/20 ] [ 11:32 صبح ] [ mohsen ] [ نظر ]

دوشنبه, 20 آبان 1392 ساعت 11:18

آیا زیارت امام حسین‏(ع) موجب آمرزش همه گناهان مى ‏شود؟پاسخ حضرت آیت الله روحانی

آیا زیارت امام حسین‏(ع) موجب آمرزش همه گناهان مى ‏شود؟پاسخ حضرت آیت الله روحانی

حضرت آیت الله العظمی سید صادق روحانی به پرسشی درباره زیارت امام حسین وآمرزش گناهان پاسخ گفته است.

به گزارش شفقنا،متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

آیا زیارت امام حسین‏ علیه السلام موجب آمرزش همه گناهان مى ‏شود؟


باسمه جلت اسمائه؛ در روایات متعدد مى ‏خوانیم که زیارت امام حسین ‏علیه السلام از جمله عوامل آمرزش گناه محسوب مى‏ شود اما این امر نه به صورت علیت تامّه، که به صورت اقتضایى است و این بدان معناست که تأثیرگذارى زیارت امام حسین‏ علیه السلام در گرو تحقق شرایط و عدم وجود موانع مى‏ باشد؛ درست همانند آتش که ذاتاً سوزاننده است اما تنها در صورتى تأثیرگذارى خود را اعمال مى‏ کند که شرایطى همچون نزدیک شدن یک جسم خاص به آن، حاصل شود و موانعى چون رطوبت و مانند آن در کار نباشد.

برگرفته از وبلاگ غلامرضا مقدس



[ دوشنبه 92/8/20 ] [ 11:23 صبح ] [ mohsen ] [ نظر ]
   1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 243867

تصویر ثابت