دوستی |
اهمیت غدیر در تاریخ دانشمند بزرگ و محقق ، نویسنده(الغدیر(، در ابتداى نخستین جلدکتاب جهانى خود،بحثى علمى و جالب زیر عنواناهمیت غدیر در تاریخ مطرح کرده است که ما خلاصهآن را بابیانى ساده و توضیحى کوتاه در اینجا مى آوریم: در نظر خردمندان ، ارج و شرف دو چیزوابسته به نتیجه آن است و به اندازه ثمره آن است که مى بخشد. بنابراین در دامنهپهناور تاریخ و موضوعات آن ، مهمترین مطلبى که با توجه به نتیجه اش ، داراى موقعیتشایانى است ، آن بخشهایى است که پیدایش ادیان را نشان مى دهد و مذاهب بر آنها پایهگذارى شده است و سرچشمه عقاید ملتها وجمعیتهایى قرار گرفته است . از این رو، اینبخش از تاریخ - که مبدا پیدایش اعتقادات ومقدسات ملتهاست - به ابدیت راه جسته است وهیچ گاه تاریخ جهان آن را فراموش نمیکند و با جاودانى و همیشگى در سراسر دورانآینده تاریخ توام است . به این ملاحظه است که مى بینیم دانشمندان بزرگ و امینتاریخ ، در ضبط و صحیح نگاشتن مبادى تاریخ ادیان و آغاز مذاهب ، به خود رنجهاىفراوان مى دهند و در این راهکوشش بسیار مى کنند. سپس به گزارش موجبات نشر تعالیمآنها پرداخته خصوصیاتش را با دقت تمام مى نگارند. و اگر مورخ ، این موضوع را اهمیتندهد درتاریخ خود رخنه اى التیام ناپذیر ایجاد کرده و مطالبى ناقص و بى ارج نوشتهاست و خواننده کتاب خود را گمراه کرده است . چون خواننده نمى تواند از این نوشتهبفهمد که ابتداى آن دین چه بوده و دورانش چگونه سپرى شده و درمراحل بعدى به کجاگراییده است توضیح : اگر در نوشتن تاریخ ، شرح حال پادشاهان، شاعران ، هنرمندان و مخترعان ضرورى است ، و بحث و تحقیق درباره منشا علوم و محیطتربیتى متفکران وامثال اینها بسیار جالب و مفید است ، پس چگونه مى توان نسبت بهتاریخ دین و مذهبى که ملتهاى زنده اى به آن اعتقاد دارند سهل انگارى کرد؟ مخصوصا درمورد دینى که پیروانش سنن و آداب آن را هر روز از صمیم قلب برگزار مى کنند و درتشکیلمراسم ملى و رسمى خود نیز مدخلیت مى دهند و هماره با سازمان فکرى و روحى آنان آمیختهبوده و هست . سپس مؤ لف عالیقدر چنین مى نویسد: داستان غدیر از با اهمیت ترینموضوعات این بخش از تاریخ است . زیرا مذهب آن ملتها وطوایفى که آل رسول را پیروىکردند بر این واقعه - و بسیارى از دلیلهاى محکم دیگر- پایه گذارى شده است . و آنانکه پیروى خاندانرسول کردند، تعدادشان به میلیونها نفر مى رسد، که از نظر کیفیتهمیشه پیشرو کاراندانش و عظمت و فرهنگ بوده اند و همواره در میانشان حکیمان وعالمان ، زبدگان جهان انسانیت ، نابغه هایى در علوم و فنون مختلف ، مصلحان و رهبران، پادشاهان وسیاستمداران وجود داشته اند. و هم آنان داراى ادبیاتى سرشار، وفضل ودانشى فراوان بوده و کتابهایى گرانبها و نیکو در هر فن نگاشته اند. روى این حساب، نویسنده تاریخ از هر ملت و مذهبى که باشد، نمى تواند در بیان پیدایش و مبداء اینملت کوتاهى کند. به ویژه در مورد داستان سراسر اهمیت غدیر که صحنه حساسى از صحنه هاىنزول وحى و قیام تبلیغى بانى اسلام بوده است . اگر مورخى از روى تعصب جاهلانه ،از بیان این داستان و حقایق وابسته به آن چشم بپوشد، نسبت به دین اسلام و نبىبزرگوار آن خیانتى بزرگ کرده و هم در صفحات تاریخ خود، جنایتى مرتکب شده که جبرانناپذیر است . زیرا حدیث غدیر و آنچه که پیامبر گرامى ما در آن روز فرخنده و با شکوهابلاغ کرده و صحنه تبلیغیى را که برگزار نموده است . وظیفه اى بوده که به ماءموریتوحى انجام شده است . و هیچ کس تردید ندارد که (روز غدیر) در تاریخ اسلام موجى افکنده است که هیچ گاهازارتعاشات آن کاسته نمى شود. از اینجا که مى بینیم مورخین ، نظر به حفظ حقایقتاریخ و ضبط حوادث بزرگ به بررسى درباره حدیث غدیر و جمع آورى مآخذش همت گماشته اند،همین عظمت که براى آندر علم تاریخ دیده مى شود، در علم حدیث نیز وجود دارد. چونمحدثین به هر طرف مینگرند احادیث صحیح فراوانى در مورد داستان غدیر مى بینند که اینافتخار را برای ولى امر دین ، على علیه السلام ثابت مى کند؛ احادیثى که با فروغ خیره کنندهاى در همه ادواراسلامى به چشم مى خورد، و مردم هر عصرى ، آن را از گذشتگان خود یادگرفته اند، تابرسد به اصحاب که از خود پیغمبر اکرم (ص ) شنیدند وفراگرفتند. بنابراین اگر حدیث دانى از چنین حدیثى غفلت ورزد، حق امت راپایمال وبه مسلمانان ظلم کرده و آنان را از عنایت و احسانى که پیغمبر رحمت کرد و به ره وافرىکه از خیرخواهى و صلاح اندیشى وسیعش بخشید، محروم داشته و رهنمایى امت رابه شایستهترین راه ، کتمان کرده است . همین طور مفسران نیز آیاتى پیش چشمشان است که دراین موضوع نازل گشته است ، و بر مفسر است که مورد نزول آیه و تفسیر آن را بنگارد وبه حدیث غدیر اشاره کند؛ تا زحماتش بى اثر و کوشش او ناقص نماند. عقایدشناساناهل تسنن نیز از ذکر حدیث غدیر گزیرى نداشتند و به عنوان نقل دلیل شیعیان آن رانگاشته اند، تا جایى که فرهنگ نویسان نیز هنگامى که به واژه هایى مانند: غدیر، خم ،ولى ، مولى رسیده اند، به حدیث غدیر اشاره کرده اند. پس به طور کلى دانشمندانمطلع و بى غرض اهل تسنن ، از مورخان و محدثان و مفسران و عقایدشناسان ، این واقعه رابا مدارک و سندهای فراوانى در کتابهاى خود آورده اند؛ که اینک به عنوان نمونه به نامصد تن از آنها ذکرشده است ببینند و اطلاع عمیق ترى از شخصیت علمى آنان به دستآورند، به کتاب الغدیرمراجعه کنند
[ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 8:20 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى» ، بلکه به عنوان یک«عید اسلامى» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصىرا مىطلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آنرا بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد. مسابقه «غدیر» و «عیدگرفتن» این روز مقدس، به زمان پیامبراکرم(ص)مىرسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینىادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع)و امامرضا(ع)آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مىداشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین(ع)احیاگر این عید بود. رمز عید بودن «غدیر» نیز، کمال دین و اتمام نعمت در سایهتداوم خط رسالت در شکل و قالب امامت بود. به فرمان پیامبر خدا(ص)مسلمانان مامور شدند «ولایت» را بهصاحب ولایت تبریک گویند و با آن حضرت بیعت کنند. رسول خدا نیزبراین نعمت الهى شادمانى کرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلناعلى جمیع العالمین.» امید است که جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت ورهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تکریم این حبل المتیناستوار شیعه، دین خویش را نسبتبه بنیادهاى اعتقادى ادا کنند. [ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 7:50 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 7:40 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
قالَ الاْمامُ الباقر - علیه السلام - : إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحی إلی شُعَیْب النَّبی - صلی الله علیه وآله وسلم - : إنّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَهَ ألْف، أرْبَعینَ ألْفاً مِنْ شِرارِهِمْ وَ سِتّینَ ألْفاً من خِیارِهِمْ. فقال: یارَبِّ هؤُلاءِ الاْشْرار فَما بالُ الاْخْیار؟ فَأوحی اللهُ إلَیْهِ: إنَّهُمْ داهَنُوا أهْلَ الْمَعاصی وَ لَمْ یَغْضِبُوا لِغَضَبی. «بحارالأنوار، ج 12، ص 386، ح 12» امام محمد باقر - علیه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال، برای حضرت شعیب - علیه السلام - وحی فرستاد: من از قوم تو یکصد هزار نفر را عذاب و هلاک می نمایم که شصت هزار نفر ایشان، اشرار و چهل هزار نفر دیگرشان از خوبان و عبادت کنندگان خواهند بود. حضرت شعیب - علیه السلام - سؤال نمود: اشرار که مستحقّ عذاب هستند ولی خوبان را چرا عذاب می نمائی؟ خداوند وحی نمود: به جهت آن که این افراد، نسبت به گناهکاران بی تفاوت بوده و با ایشان سازش می کردند و غضب نکردند برای آنچه موجب غضب من است. شهادت پنجمین اختر تابناک را به همه شیعیان وولایت مدارن ودوستان عزیز تسلیت می گوییم [ سه شنبه 91/8/2 ] [ 7:53 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |