دوستی |
مادریکردنبرایهمسرچهعواقبیدارد؟ احتمالاتابهحالدراطرافتانیادرمیانفامیلودوستانویرانشدنزندگیزنانیمهربانرادیدهایدکهتماممسئولیتهایخانهرابرعهدهگرفتهبودند؛بهخوبیشوهرانشانرامانندیکمادرخوبتروخشکمیکردنداماناگهانشوهرانشانبهآنهاخیانتمیکنندوزندگیآنهارنگدیگریمیگیرد؛دراینمواقعهمهتعجبمیکنندکهچراشوهرزنمهربانشرارهاکردهوسراغزنیدیگررفتهاست. همهشوهررافردیبدطینتوبدجنسمیدانندکههیچچیزازقدرشناسیوعشقیادنگرفتهاست،امامسئلهایکهاینوسطفراموشمیشودایناستکهآنشوهراززندگیکردنبازنیکههمچونمادرشاستخستهشدهومیخواهدبازنیباشدکههمسرومعشوقشباشدونیازهایعاطفیآنحوزهرابرطرفکند. اگرشماهمجزوهمیندستهاززنانمهربانهستیدبهتراستتادیرنشدهبهفکرچارهباشید. بهخاطرداشتهباشیدکنارگذاشتناینعادتهاچندانهمسادهنیست،اماچنانچهموفقشویداینعادتهاراکناربگذارید،احساسزنانگیبیشتریخواهیدکردوهمسرتاننیزبهنوعیاحساسمردانگیبیشتریخواهدکرد. بااینرفتارهاشوهرتانراازدستمیدهید 1.انجامکارهایشخصیاووبیشازحدمراقباوبودن: مثلجمعکردنلباسهایچرکهمسرتان،مرتبکردنمکررکمدهایاووآمادهکردنلباسهایاوهرروزصبح 2.دستکمگرفتناووبرعهدهگرفتنکارهاییکهاوبایدانجامدهد: یادآوریمکرردربارهقرارها،پیداکردنوسایلیکهاواغلبگممیکندو... برعهدهگرفتناکثرمسئولیتهابهدلیلاینکهتصورمیکنیدهمسرتانازپسآنهابرنمیآید: خریدتمامیامورخانهرابرعهدهگرفتن 3 4.نکوهشکردناومانندیکبچه؛چطورمیتوانیبدونژاکتبیرونبروینمیبینیهوایبیرونسرداست؟،چندباربایدبگویمقبلازاینکهبخوابیمچراغهاراخاموشکن؟صورتحسابهایبرقخیلیبالارفتهو... اصلاحکردناشتباهاتشانوامرونهیکردنبهآنهابهخصوصدرجمعمثلا«اگهجایتوبودمالانازسمتچپرانندگیمیکردم.»5
چرازنهادرحقهمسرانشانمادریمیکنند؟
احتمالامتنفریدازاینکهبشنویدشماهمدرحقمردزندگیتانمادریمیکردیداماباورکنیدتنهاشمانیستیدکهاینکارراانجاممیدهید؛دلیلاینکارچیست؟زنهابرایمادریکردنآموزشدیدهوبرایآننیزپاداشمیگیرند. وقتیبچهبودید،یگانهالگویتانمادرتانبودوهموارهشاهدبودیدکهاوچگونهازشما،برادروخواهرهایتانحمایتمیکرد؛بهاینترتیبآموختیدچگونهحمایتگر،مهربانوفداکارباشیدوبهنیازهایدیگرانرسیدگیکنید. اینموضوعنیزحقیقتداردکهشاهدبودیدچگونهمادرتانبهویژهدرحقپدرتانمادریمیکردهاست؛پسبیاییدبهموضوعاینطورنگاهکنیمکهاگرشماشاهدبودیدبهجایاینکهمادرتانبهطرزیرمانتیکباپدرتانرفتارکند،همیشهدرحقاومادریمیکردهاست،درنتیجهشماهمدرکودکیچنینآموختید. پسفکرکردیداینهمانرفتاریاستکهزنهابایدبامردهاداشتهباشند؛درنتیجهوقتیخودتانبزرگشدیدوازدواجکردید،عیناهمینکارراباهمسرتانانجامدادید. محبتمادرانهعشقوشوروحالرامیکشد سریعترینراهممکنبرایکشتنعشق،شوروحالوحرارتیکرابطه،مادریکردندرحقنامزدیاهمسرتاناست. هرچهبایکمردبیشترمانندمادرشرفتارکنید،اونیزبهشمابیشترفرزندگونهپاسخخواهدداداماموضوعایناستکههیچمردیمایلنیستهمسرشتبدیلبهمادردومششود.
وقتیلیاقتاورازیرسؤالمیبرید اگربانامزدیاهمسرتانمدامطوریرفتارمیکنیدکهگوییبیلیاقتاست،متعاقبچنینرفتاریاونیزاحساسناتوانیوبیلیاقتیخواهدکردودرنتیجهاعتمادبهنفسشپایینآمدهورفتارشنیزبچهگانهترمیشود. هنگامیکهیکمرداحساسخوبینسبتبهخودشندارد،شماراهمکمتردوستخواهدداشت،زیرااحساسعزتنفسیکمردبستگیبهاحساستوانمندیاودارد. هنگامیکهمردیاحساسمیکندکارهارابهدرستیانجامنمیدهد،بهسختیمیتواندباشمایاخودشمهربانباشد. رفتارکردنبامردهامانندپسربچههاوبهرخکشیدنضعفهاوناتواناییهایآنهارویقابلیتعشقورزیشانتأثیرمنفیمیگذارد. صبرداشتهباشید بایدازمادریکردنبرایهمسرتاندستبرداریدامامسلمااینکارخیلیراحتنیست؛بایدقدمبهقدمسختیهایراهراتحملکنیدتابتوانیدزندگیجدیدیراباهمسرتانآغازکنید؛مثلاچنانچههمسرتانعادتداردکارهایشرابرایشانجامدهید،ممکناستکمیطولبکشدتاخودشرابااینرفتارجدیدوفقبدهد. درابتداامکانداردبرایشمشکلباشد. ممکناستیأسهاوسرخوردگیهایشراتحملکنید،چراکهمدتیطولخواهدکشیدتاکارهاییراکهسالهابرایخودشانجامنداده،انجامبدهد. اگرزندگیتانگیجکنندهترومغشوشتربهنظرآمد،تعجبنکنید. احتمالدارددرابتدابهمهمانیهادیرتربرسید،چراکهاونمیتواندکلیدهایشرابیابدامانگراننباشیدبهتدریجخواهدآموخت. زیراخواهددیدهربارکهبهدنبالکلیدهایشمیگرددوآنهاراپیدانمیکند،چقدرسرخوردهومایوسمیشود،پسیادمیگیردهرشبآنهارادرجایمخصوصیبگذارد؛بگذاریدبزرگشودویادبگیردچگونهازخودشمراقبتکند.
بدونهیچنشانهایناگهانهمهچیزبههممیریزد وقتیدرحقمردهامادریمیکنید،آنهااحساسعشقمیکنند؛چرا؟چونمردهادرکودکیهموارهشاهدبودندکهمادرشانازآنهامراقبتمیکرده؛بنابراینبرایشانعادیاستبههمسرخوداجازهدهندتاایننقشراادامهدهد. اینموضوعحقیقتدارد. چنانچهمادرهمسرتانمدامدرحقاومادریکردهباشد،ممکناستدرذهنشمادر،همسروحمایتگرتداعیبیشتریازکلماتعاشق،معشوق،بهتریندوستیاشریکزندگیداشتهباشد. چنانچههمسرتاندرکودکیمحبتوتوجهکافیازجانبمادرخوددریافتنکردهباشدهمباخوشحالیتماماجازهخواهدداداینکارناتماماورابرایشبهپایانبرسانیدامااینمرددیریازودبهزنیاحتیاجپیداخواهدکردکهمانندیکهمسرومعشوقاورادوستداشتهباشدپساحتمالابازندهنهاییشماخواهیدبود. بااومانندیکفردلایقوقابلاعتمادرفتارکنید بانامزدیاهمسرتانمانندشخصیلایق،دانا،تواناوقابلاعتمادرفتارکنید. اطلاعاتیکهخودشبایدبهخاطرداشتهباشدرابهاویادآورینکنید. سعینکنیدبهجایشفکرکنیدیاتقویمشباشید،بلکهبهگونهایرفتارکنیدکهدریابدبزرگسالیفهمیدهوتواناستکهشماهمیشهمیتوانیدرویاوحسابکنید. بهخاطرداشتهباشیدازآنجاکهمدتهادرحقشمادریمیکردیدوبرنامههایشراترتیبمیدادید،کمیتنبلشدهاست. بهطرزیناخودآگاهممکناستدربهخاطرسپردنقرارملاقاتهاومسئولیتهایشبهشماتکیهکند،بنابراینطبیعیاستهنگامیکهازاینکاردستمیکشید،بعضیازکارهایشرافراموشکند. مثلابرخیازصورتحسابهارانپردازدیااینکهآشغالهاراهرشبدمدرنگذارد. دراینگونهمواقعاوراسرزنشوازاوانتقادنکنید،بلکهبایأساوهمدردیکردهوبهدنبالکارخودبروید. بااوبچگانهحرفنزنید آنگونهکهمادرهابابچههایشانصحبتمیکنندبااوصحبتنکنید. بهخودتانقولبدهیدبانامزدیاهمسرتانطوریصحبتنکنیدکهگوییاویکپسربچه 5سالهاست. اینبهآنمعناستکهاصلااورانکوهشنکنید. اشکالیندارداگربگوییدازدستشناراحتوعصبانیهستید،امااینکاررابهگونهایکهیکبزرگسالبابزرگسالدیگرانجاممیدهد،انجامدهیدنهمثلیکمادرعصبانیکهازدستپسربچهشیطانشبهستوهآمدهاست.حرفهایبچگانهزدنچطور؟بهعقیدهمنکمیبالحنکودکانهحرفزدنکاملاطبیعیاست،چوناینراهیاستبسیارصحیحبرایدرمیانگذاشتناحساساتآسیبپذیرمان،اماچنانچهبانامزدیاهمسرتانحرفهایبچگانهمیزنید،اینیکمشکلمحسوبمیشود. وقتآنرسیدهکهرفتاریبالغانهداشتهباشید.
[ چهارشنبه 92/12/21 ] [ 8:42 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
دنیای مجهول جنس مخالفتفاوتها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیمیکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر استیکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است.بر آنیم تا جهت کاهش اختلافات زناشویی ، شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا نمائیم . تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ، امیدوارم که ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان قرار دهم.تفاوت اضطراب در زنان و مردان را به طور مفصل مورد بررسی قرار دادیم.حال با این سوال شروع می نمائیم :چگونه مرد ناگهان متحول می شود؟مردان به کش شبیه هستند . اگر مرد فرصت عقب کشیدن نداشته باشد هرگز از میل شدید خود به نزدیک شدن مطلع نمی شود. لازم است که زنان بدانند اگر روی صمیمیت خود اصرار کنند ، ویا وقتی همسرشان خود را عقب می کشد به دنبال او بروند ، مرد ممکن است برای همیشه به فاصله گرفتن و فرار کردن ادامه بدهد و هرگز فرصت آن را نیابد که اشتیاق شدید خود به عشق ومحبت احساس کند.وقتی مرد تا حد توان خود عقب نشینی کند با قدرت به جای نخست خود بازمی گردد. وقتی به انتهای محدوده خود برسد متحول می شود وطرز تلقی اش تغییر می کند. مردی که به نظر نمی رسید به همسرش علاقه مند باشد ناگهان احساس می کند که بدون او نمی تواند زندگی کند.دوباره نیاز به صحبت را احساس می کند و قدرتش بازمی گردد ؛ زیرا میل او به دوست داشتن ومورد محبت قرار گرفتن از نو بیدار شده است. این شرایط معمولا زنان را گیج می کند زیرا زن اگر خود را عقب بکشد برای صمیمی شدن دوباره به تدارکات جدید احتیاج دارد.اگر زن توجه نکند که دراین زمینه تفاوتی میان زن ومرد وجود دارد، ممکن است نسبت به مرد سردی نشان بدهد و حتی او را از خود براند.مردان نیز باید این تفاوت را درک کنند.وقتی مرد مجددا برمی گردد، زن برای بازیافتن خود به وقت وگفت وگوی مجدد احتیاج دارد.اگر مرد بداند که زنان برای رسیدن به سطح صمیمیت گذشته ، به فرصت بیشتری نیاز دارند کار بسیار ساده می شود. بدون توجه به این تفاوتها، مرد ممکن است صبروشکیبایی خود را از دست بدهد ؛ زیرا او برای رسیدن به سطح صمیمیت قبلی آمادگی دارد، اما زن هنوز آماده نشده است.زن به موج می ماند. وقتی احساس کند که کسی دوستش دارد، عزت نفس او چون امواج خروشان دریا بالا وپایین می رود.وقتی احساس خوبی دارد به اوج می رسد اما کمی بعد ممکن است روحیه اش بی مقدمه تغییر کند.امواجش فروکش می کند اما این فروکش کردن هم موقتی است چگونه مرد را به سخن گفتن تشویق کنیم؟وقتی زن قصد صحبت دارد یا احساس می کند که می خواهد به همسرش نزدیکتر شود باید باب صحبت را خود بگشاید وانتظار نداشته باشد که شوهرش آغازگر صحبت باشد. برای گشودن باب صحبت ، زن باید ابتدا احساسش را با شوهرش درمیان بگذارد.حتی اگر همسرش حرفی برای گفتن نداشته باشد. وقتی زن از شوهرش به این دلیل که به سخنان او گوش می دهد تشکر کند، به تدریج گفتنی های مرد افزایش می یابد. ممکن است مرد هنگام صحبت با زنش بسیار باز وروشن حرف بزند، اما درآغاز حرفی برای گفتن نداشته باشد.آنچه زنان درباره مردان نمی دانند این است که آنان باید دلیلی برای گفتن داشته باشند.مردان صرفا برای اینکه حرفی زده باشند درگفت وگو شرکت نمی کنند.اما وقتی زن مدتی حرف می زند، مرد به تدریج تشویق می شود که خواسته ها ونظریاتش را مطرح کند. مثلا اگر زن درباره مشکلات روزی که پشت سرگذاشته حرف بزند، مرد هم ممکن است به برخی از مشکلاتی که درآن روز داشته اشاره کند تابتوانند یکدیگر را درک کنند. اگر زن درباره احساسش به بچه ها حرف بزند مرد هم ممکن است درباره بچه ها حرفی بزند واظهارنظر کند. وقتی زن حرف می زند ومرد احساس نمی کند که مورد سرزنش وزیر فشار قرار گرفته است به تدریج لب به سخن می گشاید.زنها به موج شباهت دارندزن به موج می ماند. وقتی احساس کند که کسی دوستش دارد، عزت نفس او چون امواج خروشان دریا بالا وپایین می رود.وقتی احساس خوبی دارد به اوج می رسد اما کمی بعد ممکن است روحیه اش بی مقدمه تغییر کند.امواجش فروکش می کند اما این فروکش کردن هم موقتی است.وقتی به قعر می رسد ناگهان تغییر روحیه می دهد وباردیگر نسبت به خود احساس خوبی پیدا می کند. وخود به خود امواجش مجددا به جایگاه نخست صعود می کند.وقتی موج زن بالا می رود احساس می کند که می خواهد عشق فراوانش را به همسرش اهدا کند اما وقتی نوبت به نزول می رسد تهی بودن خود را احساس می کند ونیاز دارد که مجددا از عشق لبریز شود.حرکت از قعربه اوج زمان مناسبی برای خانه تکانی است. اگر زن احساسات منفی را درخود سرکوب کرده باشد ویا هنگام حرکت صعودی،خود را منکر شده باشد، دراین صورت به هنگام نزول ، او احساسات منفی ونیازهای تحقق نیافته اش را تجربه می کند.درشرایط نزول زن بیش از هرزمانی می خواهد درباره مسایل خود حرف بزند ودیگران به سخنان او گوش فرا دهند.تجربه فرود آمدن به پایین رفتن از چاهی تاریک شباهت دارد.وقتی زن به درون چاه می رود آگاهانه درضمیر ناخودآگاهش فرو می رود وگرفتار تاریکی واحساسات پراکنده می شود، ممکن است ناگهان عواطف نامعلوم واحساسات مبهمی را تجربه کند، ممکن است احساس عجز ودرماندگی کند، و احساس کند که تنها وبی یاور است.اما لحظاتی بعد چون به قعر می رسد اگر به مهرومحبت احتیاج داشته باشد خود به خود احساس بهتری پیدا می کند.به همان سرعت وبه همان شکلی که ناگهان نزول کرده خود به خود اوج می گیرد وبار دیگر عشق را درروابط خود پرتوافشان می کند.توانایی یک زن دردادوستد ، اغلب بازتابی از احساس او به خویشتن است. وقتی او نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشد نمی تواند پذیرنده شوهرش باشد واز او قدردانی کند.وقتی زن درشرایط نزول ودرقعر فرو می رود، درزمینه های عاطفی با مشکلاتی روبروست. وقتی موج او فروکش می کند آسیب پذیرتر است وبه عشق بیشتری نیاز دارد.درغیر این صورت شوهر ممکن است تقاضاها وتوقعات غیرمنطقی داشته باشد.واکنش مردان به موجوقتی مرد عاشق زنی می شود، زن با عشق می درخشدوشکوفا می شود.اغلب مردان به اشتباه گمان می کنند که این درخشش باید برای همیشه دوام بیاورد.اما انتظار درخشش همیشگی از زن به این می ماند که انتظار داشته باشیم هوا هرگز تغییر نکند و خورشید همیشه بدرخشد. روابط زناشویی مردان و زنان ادوار و آهنگهای مخصوص به خود را دارند.مردان ابتداخود را عقب می کشند و بعد به زن نزدیک می شوند، درحالی که زنان دردوست داشتن خود ودیگران فراز ونشیب دارند. مرد گمان می کند که تغییر ناگهانی روحیه زن صرفا با رفتار او رابطه دارد. وقتی زن خوشحال است مرد خوشحالی او را به حساب خود می گذارد و وقتی او ناراحت است بار دیگر مرد خود را مسئول می داند.ممکن است مرد به شدت احساس یاس وناراحتی بکند زیرا نمی داند که چگونه می تواند شرایط را بهبود بخشد.وقتی زن خوشحال به نظر می رسد مرد گمان می کند که وظیفه اش را به خوبی انجام می دهد. اما دقایقی بعد که شادی زن تمام می شود ، مرد حیرت می کند زیرا فکر می کرده که وظایفش را به خوبی انجام داده است.مرد باید بداند که در مواقعی وقتی اودرحمایت از زنش موفق می شود ممکن است برناراحتی او بیفزاید.اگر مرد بداند زن او برای اینکه به شرایط صعود برسد ابتدا باید قعر چاه را لمس کند، ازتوقعات خود دست می کشد وبی جهت فرض رابراین نمی گذارد که زن باید بی درنگ دراثر حمایتهای او روحیه بهتری پیدا کند چگونه مردها گیج می شوند؟وقتی زن به درون چاهش می رود، اگر احساس کند که مورد حمایت قرار دارد لزوما بی درنگ حالش بهتر نمی شود.ممکن است به ناراحتی او اضافه شود اما این نشانه ای است که احتمالا حمایت شوهر به زن کمک می کند. حمایت مرد سبب می شود که زن سریعتر به قعر چاه برسد وچون به قعر رسید، بهبود می یابد وروحیه بهتری پیدا می کند.زن برای اینکه چاه را ترک کند ابتدا باید به قعر آن برسد.این دور کاملی است که زن طی می کند. مرد باید بداند که در مواقعی وقتی اودرحمایت از زنش موفق می شود ممکن است برناراحتی او بیفزاید.اگر مرد بداند زن او برای اینکه به شرایط صعود برسد ابتدا باید قعر چاه را لمس کند، ازتوقعات خود دست می کشد وبی جهت فرض رابراین نمی گذارد که زن باید بی درنگ دراثر حمایتهای او روحیه بهتری پیدا کند.تجدید گفت و گوها و مشاجرههاوقتی زنی از درون چاه خود بیرون می آید باردیگر به موجودی دوست داشتنی تبدیل می شود.مرد معمولا این تغییرمثبت را درک نمی کند.مرد معمولا گمان می کند آنچه اسباب ناراحتی زن او را فراهم ساخته حالا به کلی برطرف شده است.وقتی امواج زن دوباره متلاطم می شود، موقعیتی مشابه گذشته دراو پدیدار می شود.مرد دوباره صبروشکیبایی خود را از دست می دهد زیرا گمان می کرده که علل ناراحتی همسرش برای همیشه از میان رفته است. بدون درک کردن موضوع موج ، درک کردن زنِ به درون چاه رفته دشوار است.وقتی احساسات ناخوشایند زن مجددا رخ می نماید، ممکن است مرد مرتکب اشتباه شود وبگوید:” چندبار باید دراین باره حرف بزنیم؟” ، “همه اینها را قبلا به من گفته ای” ، ” فکرمی کردم درباره این موضوع به توافق رسیده ایم” ، “مسخره است! دوباره داریم برسر موضوع قبلی حرف می زنیم ” و …حمایت از زنی که درچاه فرو رفته، هدیه ویژه ای است که او را بسیار شاد می کند. او به تدریج از شرنفوذهای گذشته خلاص می شود.البته هنوز فراز ونشیبهای خود را حفظ می کند اما این فراز ونشیبها دیگر آن قدرت را ندارند که به طبیعت مهرانگیز او سایه افکنند.وقتی زن درون چاه احساس امنیت نمیکندوقتی زن دررابطه ای صمیمانه قرار داشته باشد تمایل شباهت داشتن به موج ساده تر می شود.بسیار مهم است که زن هنگام فرو رفتن درچاه خود احساس امنیت داشته باشد.درغیر این صورت تظاهر می کند که همه چیز همواره بی کم وکاست است وبرای اثبات آن ، احساسات منفی خود را سرکوب می کند. وقتی زن هنگام ورود به چاه ذهن احساس امنیت خاطر نداشته باشد تنها راهی که برایش باقی می ماند اجتناب از صمیمیت است. او احساسات خود را کرخت یا آن را درخود سرکوب می کند.زن ممکن است دراین مواقع ، پرخوری کند، بیش از اندازه کار کند ویا بیش از حد به شوهرش رسیدگی یا توجه نماید.اما حتی اگر همه این کارها را نیز بکند، گهگاه به درون چاه می رود واحساساتش را به شکلی کنترل نشده بروز می دهد.شما هم احتمالا شنیده یا دیده اید که زن وشوهری هرگز با هم بحث ومشاجره ندارند وظاهرا درکمال صلح وآرامش زندگی می کنند اما بی مقدمه کارشان به طلاق می کشد.دربسیاری از این موارد زن احساسات منفی خود را سرکوب کرده است تا از بروز مشاجره اجتناب کند، در نتیجه زن کرخت می شود ونمی تواند عشق را احساس کند. همراه احساسات منفی، احساسات مثبت نیز سرکوب می شوند ودر نتیجه عشق می میرد واز بین می رود.اجتناب از مشاجره مطمئنا رفتاری سالم است اما نباید این آرامش به بهای سرکوب احساسات به دست آید.حتی زنی مقتدر، مطمئن وموفق، گهگاه به درون چاه خود می رود.اغلب مردها به اشتباه گمان می کنند که اگر همسرشان دردنیای کار موفق است، نیازی به اینگونه رفتارها ندارد.درست خلاف این مطلب صادق است.زن شاغل بیش از زن خانه دار درمعرض استرس وآلودگی احساسی قرار می گیرد. بنابراین نیاز او به رفتن درون چاه افزایش می یابد .به همین شکلمردهایی که درشرایط کاری استرس زا قرار دارند درمقایسه با سایر مردان بیشتر به نوار کشی شباهت پیدا می کنند.چگونه مرد میتواند از همسرش درون چاه حمایت کندمرد مدبر به زنش کمک می کند تا با اعتماد به نفس بیشتری درچاه خود رفت وآمد کند. اوباید از توقعات خود بکاهد وبیاموزد چگونه از همسرش حمایت کند.درنتیجه زندگی زناشویی او به مرور زمان غنی تر وبااحساس تر می شود. [ سه شنبه 92/12/20 ] [ 8:31 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
رابطه جنسی در دوران نامزدی چگونه باشد؟ در فرهنگ ایرانی دو تعریف برای دوران نامزدی وجود دارد. برخی از خانواده ها دوران بین بله برون و عقدکنان را دوران نامزدی می نامند. اما اغلب خانواده های ایرانی دوران بین عقدکنان و عروسی را به این نام می خوانند. حد و حدود روابط جنسی از نگاه شرع، قانون و جامعه، در هریک از این موقعیت ها متفاوت است.
نامزدی بدون جاری شدن صیغه عقد دائم همانطور که می دانید بعد از طی مراحل خواستگاری و برگزاری مراسم بله برون که دختر و پسر اصطلاحا شیرینی خورده ی هم محسوب می شوند، انگشتر نشان از طرف خانواده داماد به دختر داده می شود تا نشان کرده ی پسر شود. در برخی از خانواده های مدرن و امروزی (نه همه ی خانواده ها) دوران نامزدی از همان موقع شروع می شود. این خانواده ها فاصله ی بین بله بران و عقد کنان را طولانی تر می کنند تا دختر و پسر باز هم بیشتر و راحت تر معاشرت کنند و با خلق و خوی یکدیگر بیشتر ازگذشته آشنا شوند و چنانچه هنوز مایل به ازدواج باهم بودند، به خانواده ها اطلاع دهند که مقدمات عقد را فراهم کنند. در این نوع “نامزدی” که هنوز صیغه عقد بین طرفین جاری نشده است، هر نوع تماس جنسی ممنوع و ناپسند است و از نظر شرعی نیز حرام است و گناه محسوب می شود. ممکن است جهت رعایت مسایل شرعی یک صیغه محرمیت بین آنها جاری شود تا معاشرت آنها و احیانا تماس هایی مثل دست دادن و نگاه کردن و … اشکال شرعی نداشته باشد. در این صورت نیز هر نوع رابطه جنسی بین آنها حتی لمس کردن بدن یکدیگر به قصد لذت جنسی ناپسند و غیر مجاز است و دوطرف می بایست جدا” از اینگونه تماس ها خود داری کنند چراکه ممکن است در صورت به هم خوردن رابطه و منتفی شدن ازدواج، دوطرف لطمه های روحی و روانی جبران ناپذیری بخورند. نامزدی به معنای جاری شدن صیغه عقد دائم در بین اکثر ایرانیان منظور از دوران نامزدی همین است. یعنی زمانی که صیغه عقد دائم بین دختر و پسر جاری شده است و آنها شرعا و قانونا زن و شوهر شده اند اما بنا به هر دلیلی هنوز زندگی مشترک خود را زیر یک سقف آغاز نکرده اند. در فرهنگ ایرانی در این دوران زوج جوان در یک وضعیت خاکستری و بلاتکلیفی جنسی به سر می برند. منظورم این است که از نظر شرع و قانون زن و شوهر هستند اما از نظر عرف جامعه هنوز کاملا زن و شوهر نیستند. یعنی خانواده ها آزادی هایی که یک زن و شوهر در روابط جنسی خود دارند را برای آنها جایز نمی دانند. سوال بیشتر زوج های جوان این است که در این دوران، کیفیت و حد و حدود روابط زناشویی آنها چگونه باید باشد؟ قبل از هرچیز باید گفت که از نظر شرع مقدس اسلام وقتی صیغه عقد دائم بین پسر و دختر جاری شده است، آنها اجازه دارند روابط زناشویی کاملا آزادانه ای داشته باشند. یعنی می توانند با یکدیگر همبستر شوند و غریزه جنسی یکدیگر را کاملا ارضا کنند. بنابر روایات فراوان، آمیزش زن و شوهر عبادت محسوب می شود و توصیه فراوانی بر این امر شده است. خوب این از حکم شرعی و نظر دین مبین اسلام در این خصوص. اما برخی از خانواده ها وحتی برخی از مشاوران به زوج جوان و خصوصا به دختر توصیه می کنند که از برقراری رابطه کامل جنسی در دوران عقد خود داری کنند و رابطه کامل زناشویی را به پس از عروسی موکول کنند. باید بدانید که اختلافات در دوران نامزدی بسیار متداول هستند، اما کم نیستند شمار کسانی که در همان ابتدای راه زندگی و در دوران عقد، از یکدیگر جدا شده اند. بنابراین قبل از برقراری روابط کامل جنسی با نامزدتان، به این موضوعات خوب فکر کنید
دلایل زیادی نیز برای به تعویق انداختن هرگونه ” روابط جدی جنسی ” تا بعد از عروسی را ذکر می کنند از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: وجود ریسک در تداوم ازدواج، بی قراری و انحراف فکری زیاد به دلیل بیدار شدن میل شدید شهوانی، دلبسته شدن دو طرف و عدم توانایی در شناخت کامل یکدیگر، احتمال باردار شدن ناخواسته دختر، از بین رفتن انگیزه و اشتیاق در دوطرف و خصوصا پسر برای تشکیل زندگی مشترک چرا که معتقدند مردان بعد از اینکه میل جنسی خود را ارضا کردند، برای برگزاری عروسی بی انگیزه می شوند. البته همانطور که گفته شد، دارندگان این دیدگاه، داشتن هر نوع رابطه را به طور کلی منع نمی کنند بلکه توصیه می کنند زوج جوان به شیوه هایی غیر از رابطه کامل زناشویی یکدیگر را ارضا کنند. شیوه هایی مثل : لمس کردن، بازی های عاشقانه، لمس قسمت های حساس بدن، بوسیدن و معاشقه و … که البته ارضا شدن از این راهها برای زن و شوهر از نظر شرعی نیز هیچ اشکالی ندارد. باید گفت علت اصلی این نوع توصیه ها “ترس” است. تجربه های تلخی مثل برهم خوردن روابط و شکست خوردن ازدواج، طلاق های فراوان در دوران عقد و در پی آن ضربه های شدید روحی که به هردوطرف و خصوصا به دختر وارد می شود باعث شده است که خانواده ها و مشاوران نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان دهند که البته کاملا قابل درک است. اما آیا واقعا بهترین راهکار همین است؟ آیا می بایست در دوران عقد از یکی از حلال ترین لذت ها چشم پوشی کرد و این میل و عطش جنسی را محدود کرد؟ آیا همین محدود کردن روابط جنسی باعث ایجاد برخی کج خلقی ها، اختلافات در دوران نامزدی و گاه انحرافات نخواهد شد؟ فراموش نکنیم که ازدواج بهترین راه برای ارضای امیال سرکش جنسی است و چنانچه حتی بعد از ازدواج نیز به بهانه های مختلف فرد امکان بهره بردن جنسی از همسر خودش را نداشته باشد، خود باعث سرخوردگی، افسردگی و خدای نکرده انحراف خواهد شد. روابط جنسی در دوران نامزدی، چگونه؟ بسیاری از خانواده ها و همچنین برخی از مشاوران، زوج های جوان را از برقراری روابط کامل جنسی در دوران عقد، منع می کنند. ترس و نگرانی آنها از مسایلی مثل: احتمال به هم خوردن ازدواج، امکان باردار شدن ناخواسته عروس، کمتر شدن اشتیاق دوطرف و خصوصا پسر برای برگزاری هرچه سریع تر عروسی و… است. اما از طرف دیگر محدود کردن غریزه جنسی و خودداری از برقراری رابطه کامل زناشویی می تواند عواقب زیادی نیز داشته باشد. سرپوش گذاشتن بر میل سرکش شهوت آنهم زمانی که دوطرف احساس می کنند این حق قانونی و شرعی آنهاست که از یکدیگر بهره ببرند، می تواند باعث برخی اختلافات و کج خلقی ها در زمان قبل از عروسی شود. از طرفی زمینه ایجاد انحراف را نیز فراهم نماید. تصمیم با شماست، اما درست تصمیم بگیرید! برقراری رابطه جنسی بین شما و نامزدتان در دوران عقد یک تصمیم کاملا شخصی است و به حریم خصوصی شما مربوط می شود. از نظر شرعی و قانونی روابط جنسی بین پسر و دختری که صیغه عقد بین آنها جاری شده است هیچ اشکالی ندارد. روابط زناشویی بین زن و شوهر بسیار مورد تاکید و سفارش اسلام قرار گرفته است و در بسیاری روایات از آن بعنوان شکلی از عبادت یاد شده است. بنابراین تنها کسی که می تواند در خصوص رابطه جنسی شما و نامزدتان در دوران عقد، تصمیم گیری کند خود شما هستید. اما گرفتن این تصمیم کار ساده ای نیست و نباید از کنار آن به سادگی عبور کنید. در اینجا 5 نکته که به شما کمک می کند تا تصمیم درست را بگیرید، ذکر می کنیم: 1 – آیا همه ریسک ها را می دانید؟ بارداری ناخواسته در دوران نامزدی یکی از ریسک هایی است که باید از آن آگاه باشید و درباره آن فکر کنید. احتمال به هم خوردن ازدواج شما به هر دلیلی نیز یکی دیگر از ریسک هایی است که باید به آن فکر کنید. باید بدانید که اختلافات در دوران نامزدی بسیار متداول هستند، اما کم نیستند شمار کسانی که در همان ابتدای راه زندگی و در دوران عقد، از یکدیگر جدا شده اند. بنابراین قبل از برقراری روابط کامل جنسی با نامزدتان، به این موضوعات خوب فکر کنید. 2 – آیا اطمینان دارید که باهم می مانید؟ البته آخر و عاقبت هیچ ازدواجی از قبل معلوم نیست. به سختی می توان اطمینان داشت که شما تا آخر عمر با هم زندگی خواهید کرد یا خیر. زندگی مشترک از همان ابتدا با فراز و نشیب های زیادی مواجه است. اما اگر قصد دارید با نامزدتان همبستر شوید، بهتر است یک شناخت و اطمینان نسبی بین شما وجود داشته باشد. هرچقدر این شناخت و اطمینان بیشتر باشد، ریسک مواجه شدن با اتفاقات احتمالی مثل طلاق و جدایی در دوران عقد کمتر خواهد شد. فراموش نکنید که در صورت به هم خوردن ازدواج شما، چنانچه رابطه زناشویی به طور کامل بین شما برقرار شده باشد، هردوی شما آسیب خواهید دید. شاید در نگاه اول به نظر برسد در چنین موقعیتی فقط دختر آسیب می بیند، اما مسئولیت های قانونی پسر نیز در صورت برداشته شدن بکارت نامزدش، بیشتر خواهد شد. پس اگر هنوز مطمئن نیستید که ازدواج شما دوام خواهد داشت یا خیر، بهتر است همبستر شدن با نامزد خود را به تاخیر بیندازید. هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست 3 – احتمال بارداری ناخواسته را جدی بگیرید آیا می دانید که هیچ یک از راههای پیشگیری از بارداری 100% تضمین شده نیستند؟ بعنوان مثال استفاده از کاندوم، می تواند احتمال بارداری تا حدود 85% کاهش دهد و هنوز 15% احتمال حاملگی وجود دارد. بنابراین اگر آمادگی بچه دار شدن در دوران عقد را ندارید، بهتر است روابط کامل زناشویی را تا بعد از عروسی به تعویق بیندازید. 4 – موقعیت مکانی و زمانی خود را بسنجید بهتر است بدانید که اولین رابطه کامل جنسی با نامزدتان، لزوما یک تجربه رمانتیک و لذت بخش نخواهد بود! در اغلب مواقع این رابطه با درد و خونریزی شدید همراه است. بنابراین مطمئن شوید که در مکان و زمانی اقدام به این کار می کنید که امکان مقابله با هرنوع اتفاق ناخوشایندی را دارید. بعنوان مثال دسترسی به جعبه کمک های اولیه، دسترسی به درمانگاه و… از نکاتی است باید به آن توجه کنید. 5 - هرگز ” فقط به خاطر نامزدتان ” اقدام به این کار نکنید پس از در نظر گرفتن تمام موارد فوق، شما باید زمانی اقدام به برقراری رابطه جنسی کنید که خودتان نیز به آن تمایل کامل داشته باشید. هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست. [ سه شنبه 92/12/20 ] [ 7:14 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
ازدواج دوشیزه چرا با اذن پدر؟
از نظر اسلام دختر بالغ و رشید همانند پسر بالغ و رشید در مسائل مالی و اقتصادی استقلال دارد و فقهای شیعه براین امر تصریح کرده اند ، اما درمسئله ازدواج و انتخاب همسر از گذشته این بحث مطرح بوده است که آیا در ازدواج دوشیزه بالغ و رشید ، اذن پدر یا جد پدری شرط است یا نه؛ به بیان دیگر آیا دختر دوشیزه ای که برای اول بار می خواهد ازدواج کند ، می تواند بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند یا این که درستی عقد ازدواج او منوط به اجازه یکی از آن دو است؟ البته فرض مسئله در جایی است که پدر یا جد پدری زنده باشند و دسترسی به آنان نیز ممکن باشد و بدون دلیل مانع ازدواج دختر خود با هم کفو نشوند.
اما در صورتی که یکی از این شرایط مفقود باشد، شکی نیست که رضایت و اذن خود دختر در امر ازدواج کفایت می کند و از نظر فقه اسلام نیازی به کسب اجازه از مادر یا برادر بزرگ تر و یا دیگر اقوام و خویشان نیست. از طرف دیگر در هیچ حالتی پدر یا جد پدری نمی تواند بدون رضایت دختر او را شوهر دهد و حتی فقهایی که اذن پدر را لازم می دانند، رضایت دختر را نیز ضروری می شمارند. در هیچ حالتی پدر یا جد پدری نمی تواند بدون رضایت دختر او را شوهر دهد و حتی فقهایی که اذن پدر را لازم می دانند، رضایت دختر را نیز ضروری می شمارند.
لزوم کسب اجازه در عقد ازدواج دختر بالغ و رشید در فقه شیعه مورد اختلاف بوده و روایاتی نیز درباره هر دو نظر وارد شده است. این بحث در کتاب های فقهی تحت عنوان «اولیای عقد» مطرح می شود و در ذیل آن فروعات و فرضیات مختلف مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.
بسیاری از فقهای معاصر و امروز اجازه پدر یا جد پدری را در ازدواج دختر بالغ و رشید شرط دانسته اند و برخی به آن فتوا داده و برخی احتیاط واجب گفته اند. امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله می فرماید: احتیاط در استیذان از هر دو است. آیت ا... خویی(ره) هم اجازه را احتیاط واجب دانسته است. آیت ا... سیستانی نیز گفته است: رشیده باکره که متصدی امور زندگانی خود نباشد، باید از پدر یا جد پدری اجازه بگیرد بلکه بنابر احتیاط واجب اگر خود متصدی زندگانی خویش باشد نیز باید اجازه بگیرد. آیت ا... مکارم شیرازی هم پیشتر نوشته است: احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند. فقهای دیگر نیز بر کسب اجازه از پدر یا جد پدری به صورت احتیاط واجب یا فتوا نظر داده اند. فلسفه اذن پدر برخی از گذشته به این فتوا ایراد گرفته و از آن چنین استنباط کرده اند که ولایت پدر بر دختر بالغ و رشید و لزوم کسب اجازه در ازدواج از او، به معنای ناقص دانستن و قاصر شمردن زن است. شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام به این نکته پرداخته و نوشته است: فلسفه این که دوشیزگان لازم است -یا حداقل خوب است- بدون موافقت پدر با مردی ازدواج نکنند، ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد به حساب آمده است، اگر به این خاطر بود چه فرقی است میان بیوه و دوشیزه ای که بیوه 16 ساله نیاز به موافقت پدر ندارد اما دوشیزه 18 ساله نیاز به موافقت دارد؟ به علاوه اگر دختر از نظر اسلام در اداره کار خودش قاصر است، چرا اسلام به دختر بالغ و رشید استقلال اقتصادی داده و معاملات چندصدمیلیونی او را صحیح و بی نیاز از موافقت پدر یا برادر یا شوهر دانسته است. استاد مطهری در ادامه دلیل این امر را به روان شناسی زن و مرد مربوط دانسته است. به نظر ایشان حس شکارچی گری مرد از یک طرف و خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر اذن پدر را به منزله احتیاط و مراقبتی قرار داده است که قانون برای حفظ دختر ازدواج نکرده در نظر گرفته است و چنین احتیاط و مراقبتی با اصل آزادی انسان ها منافات ندارد. علامه فضل ا... هم در کتاب «اسلام، زن و جستاری تازه» در این باره می نویسد: اگر برخی از فقیهان اذن پدر را در ازدواج دختر باکره لازم می دانند، این اذن از باب ولایت نیست بلکه یک مسئله تعبدی می باشد که برخاسته از مصلحت خود دختر است تا مبادا به سبب ناپختگی در شرایط سخت و ناگوار گرفتار آید. (ص66) برپایه برخی روایات و نیز کلمات فقها باید گفت، ازدواج امری است که حیثیت خانوادگی و اجتماعی پدر و مادر و خویشان نزدیک هم در گرو آن است و یک حق شخصی صرف به حساب نمی آید؛ از این رو طبیعی است که خانواده در انتخاب همسر به ویژه برای دختران حساسیت داشته باشند و ملاحظات خانوادگی را در نظر گیرند. علاوه بر این آن چه اسلام گفته است، ملاحظات حقوقی و قانونی است ولی ملاحظات اخلاقی مانند احترام به پدر و مادر و حتی اقوام نزدیک در امر ازدواج سنت پسندیده ای است که موجب استحکام ودوام خانواده می شود و نوعی صله رحم و همبستگی خویشاوندی به شمار می آید.
قانون مدنی چه می گوید؟ قانون مدنی نظر فقهایی را که اذن پدر را شرط می دانند، اخذ کرده است. در ماده 1043 قانون مدنی آمده است: «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.» [ شنبه 92/12/17 ] [ 9:28 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
چگونه اشتباهات همسرم را به او بگویم؟
سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد می شود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟
همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.
آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟ یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.
فضایی محترمانه برای گلایه هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”من از این کارت خوشم نیومد” کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید. وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد، آن را پیش نکشید. با اشتباهات گروکشی نکنید متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید. اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود. اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید. ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد. توبیخ نکنید اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند [ سه شنبه 92/12/13 ] [ 8:42 صبح ] [ mohsen ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |